خاطراتی از شهدا و رزمندگان در عملیات بدر
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات بدر »
جبهههای جنگ تحمیلی در طول هشت سال دفاع مقدس و مقاومت دلیرانه رزمندگان، مملو از خاطرات گوناگون است؛ در این کتاب بعلت رعایت اختصار، در صدد جمع آوری و ذکر همه آنها نیستم. امید است در آینده توفیقی حاصل شود که بتوانیم به انجام آن بپردازیم. امّا از برخی موارد نمیتوان گذشت. لذا به سه نمونه از آنها که در عملیات بدر، برادران رزمنده شاهد و گواه آن بودهاند، اکتفا میکنیم. نخستین مورد، حالات سردار شهید حسین عیدی...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات بدر »
جبهههای جنگ تحمیلی در طول هشت سال دفاع مقدس و مقاومت دلیرانه رزمندگان، مملو از خاطرات گوناگون است؛ در این کتاب بعلت رعایت اختصار، در صدد جمع آوری و ذکر همه آنها نیستم. امید است در آینده توفیقی حاصل شود که بتوانیم به انجام آن بپردازیم. امّا از برخی موارد نمیتوان گذشت. لذا به سه نمونه از آنها که در عملیات بدر، برادران رزمنده شاهد و گواه آن بودهاند، اکتفا میکنیم. نخستین مورد، حالات سردار شهید حسین عیدی...
شهدا سال ۶۸ به بعد -زندگینامه شهید منصور شکاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
منصور، در اولین روز از پاییز سال ۱۳۴۱ در نیریز، میان خانوادهای متدین و زحمتکش با ولادت خود خزان را جلوهای بهاری بخشید و پیامآور شادی برای پدر و مادر منتظر خود شد. دوره ابتدایی را در دبستان فرهمندی و دبستان ششم بهمن گذراند. دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مفتح (آپادانا) به پایان برد. پسازآن ترک تحصیل نمود و به کار آزاد پرداخت. وقتی به سن قانونی کار رسید، به خاطر علاقهای که به طبیعت و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
منصور، در اولین روز از پاییز سال ۱۳۴۱ در نیریز، میان خانوادهای متدین و زحمتکش با ولادت خود خزان را جلوهای بهاری بخشید و پیامآور شادی برای پدر و مادر منتظر خود شد. دوره ابتدایی را در دبستان فرهمندی و دبستان ششم بهمن گذراند. دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مفتح (آپادانا) به پایان برد. پسازآن ترک تحصیل نمود و به کار آزاد پرداخت. وقتی به سن قانونی کار رسید، به خاطر علاقهای که به طبیعت و...
زندگینامه جانباز و آزاده حسین حبه
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
حسین حبه فرزند اکبر، در سال 1344 در خانوادهای متدین و مذهبی در شهرستان نیریز به دنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدایی را در دبستان حبیب الله بهرامی شهرستان نیریز با موفقیت گذراند. دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی بزرگی طی نمود، اما بدلیل مشکلات از ادامه تحصیل بازماند. پس از مدتی به خدمت مقدس سربازی اعزام گردید. در سال 1363 از طریق هنگ آبادان عازم جبهههای نبرد حق علیه باطل شد. در طی این مدت در کنار دیگر...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
حسین حبه فرزند اکبر، در سال 1344 در خانوادهای متدین و مذهبی در شهرستان نیریز به دنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدایی را در دبستان حبیب الله بهرامی شهرستان نیریز با موفقیت گذراند. دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی بزرگی طی نمود، اما بدلیل مشکلات از ادامه تحصیل بازماند. پس از مدتی به خدمت مقدس سربازی اعزام گردید. در سال 1363 از طریق هنگ آبادان عازم جبهههای نبرد حق علیه باطل شد. در طی این مدت در کنار دیگر...
زندگینامه آزاده منصور اصل زاده
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
منصور اصلزاده، بیستم شهریور ماه 1345 در شهرستان نیریز در خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود. و در همان شهر بعد از رسیدن به سن هفت سالگی برای کسب علم و دانش وارد دبستان گردید. تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان امیر کبیر و بختگان نیریز سپری نمود. سپس وارد مرحله راهنمایی شده و تحصیلات راهنمایی خود را نیز در مدرسه راهنمایی مسعود بزرگی نیریز با موفقیت پشت سر گذاشت. اما از ادامه تحصیل در مقطع...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
منصور اصلزاده، بیستم شهریور ماه 1345 در شهرستان نیریز در خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان گشود. و در همان شهر بعد از رسیدن به سن هفت سالگی برای کسب علم و دانش وارد دبستان گردید. تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان امیر کبیر و بختگان نیریز سپری نمود. سپس وارد مرحله راهنمایی شده و تحصیلات راهنمایی خود را نیز در مدرسه راهنمایی مسعود بزرگی نیریز با موفقیت پشت سر گذاشت. اما از ادامه تحصیل در مقطع...
گفتن کلمهای که اول آن مو است ممنوع
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از بمباران سال 1362 در منطقه جفیر که تعدادی از بچهها شهید و مجروح شدند. آنها مدام در مورد بمباران و موشک و هواپیما و.... صحبت میکردند. یکی دو روز بعد در چادر نشسته بودیم. شهیدان سعید بیگی، محسن پرهوده، محمد حسین کردگاری و آقایان قاسم زالپور، عزیز درویشی، غلامعلی فرخ و علی تاجبخش همه گرم صحبت بودند. یکی از برادران دانشجو هم به دیدار جبهه آمده بود. یک مرتبه یک موش بزرگ از یک طرف چادر...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
بعد از بمباران سال 1362 در منطقه جفیر که تعدادی از بچهها شهید و مجروح شدند. آنها مدام در مورد بمباران و موشک و هواپیما و.... صحبت میکردند. یکی دو روز بعد در چادر نشسته بودیم. شهیدان سعید بیگی، محسن پرهوده، محمد حسین کردگاری و آقایان قاسم زالپور، عزیز درویشی، غلامعلی فرخ و علی تاجبخش همه گرم صحبت بودند. یکی از برادران دانشجو هم به دیدار جبهه آمده بود. یک مرتبه یک موش بزرگ از یک طرف چادر...
شهدا سال ۶۶ -زندگینامه شهید غلامعلی فتحی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد غلامعلي فتحي »
در ۱۳۳۷/۷/۱۶ در روستای لایگردو از توابع شهرستان داراب، در خانوادهای مذهبی، کودکی چشم به جهان گشود که اورا «غلامِ علی» نامیدند. امید پدر و مادر این بود که روزی این نورسیده در تقویت بنیان مذهبی که علی(ع) آقا و مولای آن است، بکوشد. از این رو در کانون گرم خانواده با آداب و اصول ناب محمدی(ص) تربیتش کردند و چند سال بعد در کربلای ایران، کِشت آنان با جاری شدن خون «غلامعلی» ثمر داد. به دلیل نبودن مدرسه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد غلامعلي فتحي »
در ۱۳۳۷/۷/۱۶ در روستای لایگردو از توابع شهرستان داراب، در خانوادهای مذهبی، کودکی چشم به جهان گشود که اورا «غلامِ علی» نامیدند. امید پدر و مادر این بود که روزی این نورسیده در تقویت بنیان مذهبی که علی(ع) آقا و مولای آن است، بکوشد. از این رو در کانون گرم خانواده با آداب و اصول ناب محمدی(ص) تربیتش کردند و چند سال بعد در کربلای ایران، کِشت آنان با جاری شدن خون «غلامعلی» ثمر داد. به دلیل نبودن مدرسه...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید سید عبدالرسول معصومی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
سیدعبدالرسول، از قبیله افلاکیان بود که چند روزی را در قفس تنگ خاکی در میهمانی به سر میبرد. آنگاهکه ندای «ارجعی» را شنید، از قفس تن رهید و راه آسمان را در پیش گرفت. به پروازی دست زد که فرودش در وادی «عند ربهم یرزقون» بود و حاصل آن، وصل زیبای یار که در انتظارش به سر میبرد. سید، از سلاله پاک رسول مکرم اسلام که سلام و درود خدا بر او باد، بود. از سلاله بهترین انسانها...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
سیدعبدالرسول، از قبیله افلاکیان بود که چند روزی را در قفس تنگ خاکی در میهمانی به سر میبرد. آنگاهکه ندای «ارجعی» را شنید، از قفس تن رهید و راه آسمان را در پیش گرفت. به پروازی دست زد که فرودش در وادی «عند ربهم یرزقون» بود و حاصل آن، وصل زیبای یار که در انتظارش به سر میبرد. سید، از سلاله پاک رسول مکرم اسلام که سلام و درود خدا بر او باد، بود. از سلاله بهترین انسانها...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید بهرام ایازی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد بهرام ايازي »
وقتی به تماشای لالهزاران مینشینی، اگر چشم دل بازکنی، در میان گلبرگهای هر لالهای، قصه پردرد عاشقی همچو بهرام را خواهی خواند که عمری را در آرزوی رسیدن به معشوق، بالوپرشان سوخت و خاکستر شد. بهرام ۱۳۴۷/۵/۱ غنچه وجودش در روستای خواجه جمالی، بخش آباده طشک از توابع شهرستان نیریز در خانوادهای مذهبی شکوفا شد. پدر و مادر مهربان و زحمتکش او فرزند نورس خود را با عشق به خوبیها پروردند و دستش را در دست معلمان روستا برای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد بهرام ايازي »
وقتی به تماشای لالهزاران مینشینی، اگر چشم دل بازکنی، در میان گلبرگهای هر لالهای، قصه پردرد عاشقی همچو بهرام را خواهی خواند که عمری را در آرزوی رسیدن به معشوق، بالوپرشان سوخت و خاکستر شد. بهرام ۱۳۴۷/۵/۱ غنچه وجودش در روستای خواجه جمالی، بخش آباده طشک از توابع شهرستان نیریز در خانوادهای مذهبی شکوفا شد. پدر و مادر مهربان و زحمتکش او فرزند نورس خود را با عشق به خوبیها پروردند و دستش را در دست معلمان روستا برای...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید مرتضی دیرمجال
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد مرتضي ديرمجال »
شهیدان مست جام لایزالاند فرشته صورت و عرشی خصالاند هر بامداد که سپیده صبح در افق جلوهگر میشود، دست لایزال الهی دفتری نوین را برای ثبت وقایع هستی میگشاید. آنگاهکه این دفتر را ورق میزنیم، در ۱۳۳۸/۱/۱۰، فصلی جدید را مییابیم که با تولد نوزادی زیبا در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین گشوده شده است. در سرگذشت او میخوانیم، به عشق امیر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد مرتضي ديرمجال »
شهیدان مست جام لایزالاند فرشته صورت و عرشی خصالاند هر بامداد که سپیده صبح در افق جلوهگر میشود، دست لایزال الهی دفتری نوین را برای ثبت وقایع هستی میگشاید. آنگاهکه این دفتر را ورق میزنیم، در ۱۳۳۸/۱/۱۰، فصلی جدید را مییابیم که با تولد نوزادی زیبا در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین گشوده شده است. در سرگذشت او میخوانیم، به عشق امیر...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید غلامرضا ماجدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
غلامرضا، یاس سپیدی بود که ۱۳۴۵/۴/۱۰ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و زحمتکش شکوفا شد. با رویش خود گرمی و روشنایی را به کانون خانواده ارزانی داشت و گلهای امید فراوانی در دل پدر پرتلاش و مادر مهربان خود کاشت. او تنها فرزند خانواده بود و یگانه دلخوشی پدر و مادر که همه آرزوها و آمالشان را در وجود وی میجستند. پدر برای تأمین معاش به شغل شریف کارگری مشغول بود و با زحمت و رنج فراوان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
غلامرضا، یاس سپیدی بود که ۱۳۴۵/۴/۱۰ در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین و زحمتکش شکوفا شد. با رویش خود گرمی و روشنایی را به کانون خانواده ارزانی داشت و گلهای امید فراوانی در دل پدر پرتلاش و مادر مهربان خود کاشت. او تنها فرزند خانواده بود و یگانه دلخوشی پدر و مادر که همه آرزوها و آمالشان را در وجود وی میجستند. پدر برای تأمین معاش به شغل شریف کارگری مشغول بود و با زحمت و رنج فراوان...